درکلیسا به دلبری ترسا(7)
هنگامیکه دیدم، حضرت پاپ در توجیه سخنرانیشان فرمودهاند که ایشان در واقع دعوت به گفتوگو کردهاند، به یاد مرحوم دهخدا و <چرند و پرند> ماندگار ایشان افتادم. دهخدا ـ دخو ـ در نوجوانی ملایی میرفته است.
ملا آنچنان ضرب ضربا ضربوا را صرف میکند که رنگ از روی دخو میپرد، دست و دلش میلرزد. ملا میگوید: نترس دارم مباحثه میکنم. دخو جواب میدهد: آقا قربان مباحثهات بشوم، اگر دعوا میکردی چه اتفاقی میافتاد! دعوت به گفتوگو از طرف حضرت پاپ اینگونه است. عدم گفتوگو یا مجادله چه راه و رسمیخواهد داشت؟
اشکال اصلیای که اینجانب به حضرت پاپ دارم، شیوه و رویکرد ایشان در همان سخنرانی مشهور است. این سخنرانی با کمال شگفتی ارزش و اعتبار علمیو پژوهشی ندارد. مرادم ساختار بحث و معماری سخن است. در مورد محتوا صحبت خواهم کرد.از روزگار دکارت تا فرانسیس بیکن، درباره روش علمی در بحث و بررسی شیوهای بر جای مانده است که معمولا پژوهشگران اروپایی بدان شیوه پایبندند. دو مشخصه را میتوان بر شمرد:
اول: پژوهشگر با پیشداوری جزمی پژوهش را آغاز نمیکند.
دوم: استقراء ناقص نمیکند، یک جزء از یک مجموعه را انتخاب کند و براساس همان به داوری پردازد. از اینرو در بحث پاپ، مقدمه و مدعا و دلایل و نتیجهگیری کاملا آشفته است. سخن مانوئل دوم رضایتمندانه روایت میشود. بدون اینکه کمترین تشکیکی در این سخن که در واقع ادعانامهای علیه اسلام، پیامبر اسلام و مسلمانان است، به عمل آید. علاوه بر آن تا پایان سخن هیچ دلیلی در اثبات آن ادعا آورده نمیشود. صرفا برای تدارک پشتوانه نظری برای سخن امپراتور، پاپ به ابن حزم و اندیشه او در مورد نسبت میان اراده خداوند وکلمه او با عقلانیت اشاره میکند. که خداوند نه التزامی به عقل دارد و نه به کلمات خود. البته بدون اینکه تعریف مشخصی از عقل داده شود.بدون اینکه اراده خداوند تعریف شود. شگفتانگیز است که پاپ چگونه مخاطبان خود را اینقدر دست کم گرفته است؟ مسلمانان که دیگر جای خود دارند. غربیها همیشه از بالا به ما نگاه میکنند. به تعبیر ادوارد سعید، غربیها به این قاعده، یا دگم در ادبیات پاپ قائلند که:
West and the rest
ما در حاشیه تاریخ هستیم. البته اگر نبودیم 2 کشور اسلامی مستقیما و برخی غیرمستقیم اشغال نمیشد. به دیدن یکی از متفکران سیاسی منطقه خاورمیانه رفته بودم. دکتر عبدا... نفیسی، میگفت آمریکاییها که به کشور ما میآیند،نگاهشان به ما از رفتار ناخودآگاهشان پیداست. مقامات ما در فرودگاه به استقبال میروند. خوب مقامات ما کوتاه و تپلند و آمریکاییها دراز قد و دراز قدم. بعد شما میبینید که مقام آمریکایی دارد راه خودش را میرود و مقام ما دنبالش میدود. در عرصه فکری هم همینگونه ما را دستکم میگیرند. وگرنه پاپ نمیگفت، حرف مرا نفهمیدهاید.اشاره کردم که گفتوگو نیازمند ایجاد فضای عاطفی متناسب است. میخواهم نمونهای را نقل کنم که هنوز هم از یادآوریاش سرشار از بهجت و سرور و البته حسرت میشوم. چند سال پیش به دانشگاه بلموند در نزدیکی طرابلس در لبنان رفته بودم. فضای دانشگاه مملو ازچشمانداز باغهای زیتون، صمیمیت و حال و هوای دانشجویان، مهر اساتید و.. . بود. در این میان رئیس دانشگاه که روحانیای مسیحی بود اشاره به قرآنمجید کرد، گفت پیامبر اسلام در گفتوگو با مشرکان میگوید:
<و انا او ایاکم لعلی هدی او فی ضلال مبین/ قل لا تسئلون عما اجرمنا و لا نسئل عما تعملون/ قل یجمع بیننا ربنا ثم یفتح بیننا بالحق و هو الفتاح العلیم( >سوره سبا آیه 25 و 26)
<ما یا شما، بر هدایت یا گمراهی آشکاریم. بگو درباره جرم ما از شما بازخواست نمیکنند؛ در مورد عملکرد شما بازخواست نخواهیم شد. بگو در رستاخیز همه ما را گرد میآورد، آن گاه میان ما به حق داوری خواهد کرد که او داور داناست.>
ببین، پیامبر در مواجهه با یک مشرک اینگونه سخن میگوید. برای ایجاد زمینه عاطفی ناب جرم در این آیه به پیامبر نسبت داده میشود. باید سپاسگزار باشیم که پاپ این آیه را دلیل بر مجرمیت پیامبر اسلام تلقی نکرده است! گفتوگو با یک فضای برابر تردیدآمیز شروع میشود که کدامیک بر حقیقت هستیم؟ سرانجام هم که به قیامت اشاره میشود، پیامبر یعنی قرآن، داوری نمیکند تا طرف گفتوگو به هیچوجه از فضای پرمحبت تدارک شده بیرون نیاید. نه در آغاز گفتوگو و نه در پایان، پیامبر حقیقت را به خود نسبت نمیدهد. در کدام متن دینی میتوانیم نظیر اینگونه مواجهه با مخالف را ببینیم؟ همین روانشناسی پاپ، عصاره و نماد کلیسای کاتولیک است. ناسزا گفته و مسلمانان را بدفهم تلقی میکند. رمی و اشتکی! سنگ میاندازد و شکوه میکند.
علاوه بر این مورد بینظیر و یکه در گفتوگوی با دیگری، در شیوه مواجهه با غیر؛ قرآنمجید از واژه <احسن> استفاده کرده است. واژهای که در قرآنمجید در وصف انسان و خداوند(احسن الخالقین، سوره مومنون آیه 23)و قرآن (سوره زمر آیه 23) به کار برده شده است. در موارد متعددی در باب شیوه مواجهه و مجادله با دیگری، اهل کتاب یا مشرک به کار رفته است <و جادلهم بالتی هی احسن( >سوره نحل آیه 53) نکته لطیف در همین آیه این است که در مواجهه با دوست و موعظه او از واژه <حسن> استفاده شده: <ادع الی سبیل ربک بالحکمه و الموعظه الحسنه> و درباره غیر از واژه احسن، همین واژه در گفتوگوی با اهل کتاب مشخصا و به صراحت آمده است: <و لا تجادلوا اهل الکتاب الا بالتی هی احسن( >سوره عنکبوت آیه 46)
اندیشیدن در همه موارد 34 گانهای که این واژه در قرآن مطرح شده، عمق و لطافت و زیبایی قرآن و اسلام را نشان میدهد. حال اگر در فلسطین، با تاسف بسیار به کلیسایی حمله شد یا در سومالی راهبه پرستاری را کشتند، این رفتارها منشاء آن جهالت است. جهالت نسبت به اسلام و انسان. قرآن میگوید شما رفتار ناپسند را هم با خوبی بسیار پاسخ دهید. جواب بدی خوبی است. <ادفع بالتی هی احسن(>سوره فصلت آیه 34) اساسا آفرینش فرصتی است که انسان خودش را به قله زیبایی رفتار برساند. گفتوگو و مهر آنچنان اصالت دارد که اگر مشرکی به در خانه شما آمد، شما موظفید او را در خانهتان بپذیرید، با او سخن بگویید تا او هم سخن خداوند را که شما روایت میکنید بشنود. سپس او را تا جایی که احساس امنیت کند، همراهی کنید. (قرآن، سوره توبه، آیه5)
گوهر تمامی این آیات حکمت درخشنده الهی است. قرآن میگوید با مخالف براساس حکمت سخن بگو، پاپ میگوید اسلام با تعقل رابطه بنیادی ندارد! در جای دیگری باید صحبت کنیم که چه فاصلهای است میان عقل منطقی پاپ آن هم به روایت یونانیاش با حکمت الهی و قرآنی
ادامه دارد
سیدعطاءالله مهاجرانی
http://mohajerani.maktuob.net/archives/2006/09/24/676.php
بازدید دیروز: 10
کل بازدید :375605
این وبلاگ بر آن است تا در فضایی آرام ، عقلانی و منطقی به مناظره و گفتگو با برادران و خواهران مسیحی جویای حق و حقیقت بپردازد.
تاریخ مسیحیت [176]
پاسخ به سؤالات شما در مورد اسلام [137]
جنگ های صلیبی [129]
مصنف واقعى اسفار پنجگانه [116]
مسجد و کلیسا [189]
راه مسیح [122]
گفتمانهای مسلمانان و مسیحیان [426]
اخبار مسجد و کلیسا [182]
پاسخ به سؤالات شما در مورد مسیحیت [283]
رهیافتگان [246]
مسیحیت و اسلام [263]
واتیکان دنیای اسلام و غرب [196]
گفتگوهای من و مسیحیان [345]
مسجد و کلیسا(بلاگفا) [267]
[آرشیو(15)]
پاسخ به سؤالات شما در مورد اسلام
اخبار مسجد و کلیسا
رهیافتگان
در کلیسا به دلبری ترسا
واتیکان دنیای اسلام و:غرب
جنگ های صلیبی
یادداشت ها و مقالات مرتبط
تاریخ مسیحیت
آشنایی با ادیان بزرگ/مسیحیت
بهار 1387
زمستان 1386